اسوههاي بندگي و عبوديت
اگر چه براي هيچكس مقدور نيست تا رسم عبوديت را به طور كامل و تمام به جاي آورد، ولي لازم است كه هر كس به فراخور حال و قدرت خويش بر نعمتهاي بيحد و بينهايت خداوند تبارك و تعالي سپاس بگزارد و شكرگزاري نمايد. از اينروست كه پيامبر مكرم اسلام، به اندازهاي عبادت ميكردند كه خطاب آمد:
ما اَنْزَلْنا عَلَيكَ الْقُرآنَ لِتَشْقي[8]
«ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را به زحمت بيفكني».
اما با اين وجود ميفرمودند: آيا بنده ی شكرگزار خداوند نباشم؟
اميرالمؤمنين علي(ع) وقتي به اندازه توجه به يك خوردن، آشاميدن و يا خواب از مقام ربوبي برايشان انصراف حاصل ميشود به قدري ناراحت ميشوند كه مثل افراد مار گزيده، در دل شب بخود ميپيچند و به عبادت الهي ميپردازند تا جبران نمايند.
بانوي بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا سلام اللهعليها، به اندازهاي به عبادت ميايستند كه پاهاي رنجور و مباركشان متورم ميشود و جسم طاهره و مطهرهشان ضعيف ميگردد.
همه ی اينها به ما ميآموزد كه بايد در حد توان و قدرت، رسم عبوديت را ايفاء كرده و در اين راه هر چند قصورها و تقصيرها هم پيدا ميشود، اما چون ديگر از قدرت بيرون است، پروردگار عالم از آنها ميگذرد و به جهت آنها مؤاخذه نميفرمايد.
مثلاً اگر كسي براستي نماز اول وقت بخواند، ولو نمازي است با قصور و تقصير كه در خور مقام ربوبي هم نيست ولي خداوند متعال ميپذيرد و نه تنها آن را قبول ميفرمايد، بلكه همه گناهان را هم ميبخشد و مورد عفو قرار ميدهد.
پس اي جوان بيدار، اي دختر و پسر عاقبتانديش و هوشيار، ايفاي مسؤوليت عبوديت، اظهار بندنگي و در قيد خدا بودن، رمز موفقيت شماست و مدال افتخاري است براي همه و براستي بنده ی خدا بودن افتخار بسيار بزرگي است، به حدي كه وقتي ميخواهيم در تشهد، نام مبارك پيامبرگرامي اسلام(ص) را بياوريم، مقام عبوديت و بندگي او را بر مقام رسالتش مقدم ميداريم و ميگوئيم:
اشهد ان محمداً عبده و رسوله
مقام عبوديت
حضرت امام جعفرصادق(ع) در جواب عنوان بصري كه خواستار شرح صدر شده بود فرمودند: اي عنوان اگر شرح صدر ميخواهي بنده ی خدا باش[9]
يعني تنها بنده ی خداست كه از همه ذلتها و پستيها آزاد است و ديگران همه اسير و در قيد و بند.
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود
|
|
زهر هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است |
اي عنوان! اگر شرح صدر و سينه فراخ ميخواهي بنده ی خدا باش.
يعني با بندگي است كه ميداني: العبد و ما في يده كان لمولاه بنده و آنچه در اختيار اوست براي مولاي اوست و اينگونه است كه عمرت را وقف خدا ميكني، عقل و سلامتي و فعاليتت را در راه او صرف مينمايي و به همه كارهايت رنگ خدايي ميزني كه رنگ خدا بهترين رنگهاست.
اي عنوان! اگر شرح صدر ميخواهي بنده ی خدا باش.
يعني بنده ی خداست كه در دل شب از بستر گرم و راحت و خواب شيرين فاصله ميگيرد و مولايش را از روي ترس و آرزو و طمع ميخواند و از اموالي كه مولا در اختيارش نهاده، با لذت انفاق ميكند، لذتي كه توصيف ناشدني است.
تتَجافي جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ، فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْيُنٍ جَزاءٌ بِما كانُوا يَعْمَلوُنَ [10]
«پهلوهايشان در دل شب از بستر دور ميشود (بپا ميخيزند و رو به درگاه خدا ميآورند) و پروردگار خود را با بيم و اميد ميخوانند و از آنچه به آنان روزي دادهايم انفاق ميكنند. هيچكس نميداند چه پاداشهاي مهمي كه مايه روشني چشمهاست براي آنها نهفته شده، اين پاداش كارهايي است كه انجام ميدادند».
اي عنوان! بدان كه خداي را غضب وسخط و رضايتي است كه تو بايد در مقام بدست آوردن رضايت او باشي و از اينكه مورد غضب وسخط او واقع شوي بپرهيزي.
اين است مقام عبوديت و اگر كسي بدان دست يافت، يعني خود را بنده ی خدا و عبد او دانست به وظيفه بندگي و عبوديت خود عمل كرده است و اول چيزي كه برايش پيدا ميشود نورانيت دل و لذت در عبادت است، به حدي كه ناخودآگاه در وقت نماز شب بيدار ميشود و در همه ی بنبستها مورد عنايت خداوندي قرار ميگيرد و خوشا به حال اينگونه افراد.
خوشا آنانكه الله يارشان بي
|
|
به حمد و قل هو الله كارشان بي
|
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:خواهش میکنم